کد مطلب:24297 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:417

فرازهای نورانی زیارت جامعه
ما در اینجا تنها مهمان رسول اكرم نیستیم بلكه مهمان اهل بیت هم هستیم «بقیع و ما ادریك ما البقیع؟»! شما زیارت جامعه را در مشاهد دیگر می خوانید، اما آنطور كه در بقیع زیارت جلوه می كند در مشاهد دیگر ظهوری ندارد. در فرازهای نورانی زیارت جامعه عرض می كنیم: شما ای اهلبیت نبوت محدق به عرش بودید، محیط به عرش «الله» بودید، در آن جایگاه رفیع منزلت داشتید، و خدا بر ما منت نهاد شما را از عرش به فرش آورد، در بین مردم هستید، «ذكركم فی الذاكرین و اسماءكم فی الأسماء و اجسادكم فی الاجساد و ارواحكم فی ارواح و انفسكم فی النفوس و آثاركم فی الآثار و قبوركم فی القبور، فما احلی اسمائكم واكرم انفسكم و اعظم شأنكم و اجلّ خطركم و اوفی عهدكم و اصدق وعدكم» شما در بین مردمید، بدن های شما در بین ابدان است، نام های شما در بین نام های دیگران است، آثار شما در بین آثار دیگران و قبرهای شما هم در بین قبور است.

در سایر مشاهد این جمله «قبوركم فی القبور» (قبور شما را با دیگران یكسان كردند) خیلی جلوه ندارد، زیرا قبور آنها از قبور دیگران ممتاز است، ولی در بقیع وقتی انسان كنار این قبور مطهره قرار می گیرد، می بینید چنین است. «فما احلی اسماؤكم» چقدر نام شما شیرین است. خوب اگر كسی نام حسن بن علی(ع) را ببرد، نام علی بن الحسین(ع) را ببرد، نام محمد بن علی(ع) را ببرد، نام جعفر بن محمد(ع) را ببرد و لذت نبرد، نمی تواند بگوید نام شما چقدر شیرین است، قبر شما چقدر پرجاذبه است، اثر شما چقدر شیرین است.

مبادا بدون خلع نعلین وارد حرم مطهر ائمّه بقیع بشوید. به این زائران عزیز كه از یك كشور فداكار شیعه آمده اند بفرمایید ادب و احترام بقیع در این نیست كه خود را به قبر بیندازید، وقتی وارد می شود بعد از اذن دخول، باید كفش را همین دمِ در، بیرون آورید، آهسته آهسته قدم بردارید، تا شیرینی این جمله ها را احساس كنید. به ما گفتند وقتی در كنار این قبور رسیدید و می بینید با سایر قبرها یكسانند بگویید: «واكرم انفسكم و اعظم شأنكم و اجلّ خطركم و اوفی عهدكم و اصدق وعدكم» و آنگاه می گوییم: «كلامكم نور و امركم رشد و وصیتكم التقوی و فعلكم الخیر»، حرفتان نور است. «و عادتكم الأحسان و سجیّتكم الكرم»، شما نورانی هستید، حرفهای روشنگرانه دارید و فطرت و سجیه شماكرم و بخشش است، بنابراین ما با دیگران فرق داریم. با ما چند كلمه حرف بزنید.

آن بزرگواران گاهی در رؤیا با آدم حرف می زنند، گاهی در بیداری. اگر كسی در خود احساس تغییر حالت كرد بداند كه ائمه بقیع سلام الله علیهم با او حرف زده اند، و اگر كسی در خود حالی ندید، نا امید نباشد. یك راه است و دیگر هیچ، و آن اشك (و سلاحه البكاء).

یك میلیون نفر آمدند و زیارت كردند و رفتند، آیا ما هم باید این چنین باشیم، ما با همه مردم روی زمین فرق داریم. تنها كشوری كه ولایت علی و اولاد علی«ع» در آن است، كشور ماست. تنها كشوری كه به عشق شهادت آزادیش را تضمین كرده است، كشور ماست. ما آمدیم بدون شنیدن حرف اینها برگردیم؟ بدا به حال ما كه چیزی نشنویم و برگردیم! حرف آنها از دل برمی خیزد، آنكه حرف را با دل گرفت با دل ها سخن می گوید «نزل به روح الامین علی قلبك لتكون من المنذرین» [1] او هم با دل ها سخن می گوید. اگر تغییری در خود دیدید بفهمید حضرت با ما سخن گفت، اگر تغییری در حالمان دیدیم باید بفهمیم كه بقیع با ما سخن گفته و اگر تغییری پیدا نشد بنالید تا تغییر پیدا بشود.


[1] شعراء: 193.